به گزارش خبراقتصادی، شرکت فولاد مبارکه که سالهای متمادی به عنوان یکی از غولهای صنعت فولاد کشور شناخته میشد، در سه ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۴ با افت شدید و بیسابقهای در سودآوری مواجه شد.
با روی کار آمدن مدیریت جدید به سرپرستی سعید زرندی، انتظار میرفت وضعیت شرکت بهبود یابد، اما آمارهای مالی خلاف این پیشبینی را نشان میدهد.
سود خالص شرکت در این دوره به ۱۶۱ هزار و ۸۲۴ میلیارد ریال رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود ۴۰ درصد کاهش داشته است.
حاشیه سود ناخالص ۲۸ درصد، حاشیه سود عملیاتی و خالص همگی کاهش چشمگیری داشتهاند که نشانه وخامت وضعیت مالی و عملیاتی است.
هزینه تولید به خصوص بهای تمام شده درآمدهای عملیاتی با افزایش ۳۶ درصدی همراه بود که عمدتاً ناشی از جهش نرخ حاملهای انرژی و مواد اولیه است.
هزینههای فروش، عمومی و اداری شرکت ۵۴ درصد رشد کرده و به بیش از ۳ همت رسیده است. افزایش هزینههای مالی تا ۱۳۶ درصد نیز ریسک مالی شدید برای شرکت ایجاد کرده است.
ظرفیت فروش شرکت کاهش ۴ درصدی در مقدار فروش محصولات کلیدی نشان میدهد که افزایش درآمد صرفاً ناشی از افزایش نرخ فروش بوده است، نه افزایش تولید واقعی.
در جدول زیر خلاصه مهمترین شاخصهای مالی سه ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۴ آورده شده است:
سقوط آزاد سود و کاهش حاشیههای سود شرکت فولاد مبارکه زیر سایه مدیریت جدید، نشان میدهد که نه تنها بحرانها و چالشهای قبلی رفع نشده بلکه تشدید هم شدهاند. تیم مدیریتی جدید به جای ارائه راه کارهای تخصصی و اصلاحات بنیادی در ساختار هزینهها، کاهش مصرف انرژی و بهبود بهرهوری، صرفاً به گزارشهای غلو شده و وعدههای بلندمدت نیروگاههای خودتأمینی دل خوش کرده است.
افزایش بیرویه هزینهها مخصوصاً در بخش انرژی که چندین برابر شده اما تولید و فروش ثابت یا کاهش یافته، نشانه آشکار ضعف مدیریت در کنترل هزینهها و پاسخ به فشارهای اقتصادی است. در شرایطی که بازارهای صادراتی فولاد به شدت رقابتی و نیازمند انعطاف قیمت و کیفیت هستند، کاهش فروش واقعی شرکت به منفی شدن وضعیت حاکم بر عملکرد عملیاتی فولاد مباکه دامن زده است.
عجیب است که شرکت به جای مقابله فوری با چالشهای عملیاتی و مالی، بیشتر توجه خود را معطوف به پروژههای انرژی پرهزینه و وعدههای بلندمدت کرده است که هنوز اثرشان در صورتهای مالی قابل لمس نیست.
این مدیریت به جای آنکه نقطه قوت شرکت را که دانش و تخصص نیروی انسانی است تقویت کند، با تصمیمات غیرکارشناسی و هزینهزا باعث افزایش ریسکهای مالی و تشدید زیانهای عملیاتی شده است. این روند نه تنها به سهامداران ضرر سنگینی وارد کرده بلکه کل زنجیره تأمین و صنعت فولاد کشور را در معرض تهدید قرار داده است.